با یاد خدا
من اینجا مُحرِم شدم .
اینجا اولین دیدارم با پروردگارم بود .
و حالا.....
پس از سال ها سوره ی عشق خواندن من اینک دیوانه وار به طواف تو در آمده ام ...باور میکنی تو یاس؟
یک دور میزنم ...عاشقانه می گویم ...خدایا دورَت بگردم ......یک دور میزنم اِجعَل یقینی اَفضل الیقین
دو دور میزنم ...سه دور میزنم......دیوانه شده ام ....اشک میریزم ...چهار دور میزنم....قلبم درد میکند
پنج دور میزنم آه ....شش دور میزنم ...اِلهی اَنتَ عُدَّتی اِن حَزَنتُ ...فقط تو را دارم ....عجب لذتی بردم ...برق شادی
در همه ی وجودم موج میزند .دو رکعت نماز طواف از سر دلدادگی پشت مقام ابراهیم .....قلبم فرو ریخت آه ! من عجب مکانی هستم؟
سعی صفا و مروه یاد هاجر افتادم و سعی داشتم هاجر وار بین صفا و مروه قدم بگذارم و فقط و فقط عاشقی یادم باشد ، ولی راه طولانی است و
شیطان نزدیک!
در دور چهارم خسته میگویم ...اَعوذُ بِکَ من شرّ وساوس الصدور و شتات الامر . از شر شیطان درونم
تو را پناهگاه گزیده ام ...خدایا...! تقصیر میکنم فقط برای تو !
زیباترین هایم را به خاطر تو جدا میکنم ،ناخن هایم را، موهایم را ..فقط چون تو گفتی just for you
طواف نساء..! آفتاب سوزناک است وگرمای شدید و شُر شُر عرق ...اما من مطیع فرمان خدا هستم ....
می پرستمش ...خدا تو در قلب و و جود منی ها ! دوستت دارم !!
و دوباره قلبم فرو ریخت با دورکعت نماز عاشقی پشت مقام ابراهیم .....خدایا چه کسی باور میکند ....اینجا ؟ من ؟!
.....ومن حاچ خانم شدم !تمام وجودم به لرزه افتاد.......مبارکه !!
در مکه همه ی لحظات شیرین است . امروز را در دفترچه ی خاطراتم همیشه جشن میگیرم ...خدایا هدیه ی جشن تکلیفم هر سال
همین جا باشد ...کنار تو طواف عاشقی!
خدایا دوستت دارم
11 اردیبهشت 1387
عربستان،مکه
شاعرانه ی یاس خاکی
نویسنده: یاس خاکی - دوشنبه 87/3/27